معجزه های خواربار فروشی نامیا

(دیدگاه {{model.count}} کاربر)
تعداد
نوع
ویژگی‌های محصول
  • سال چاپ:: 1403
  • تعداد صفحه:: 312
  • قطع:: رقعی
  • نوع جلد:: شومیز
11%
255,000
227,000 تومان
آماده ارسال ناموجود
  • {{value}}
کمی صبر کنید...

کتاب معجزه های خواربار فروشی نامیا نویسنده کیگو هیگاشینو ترجمه نفیسه خسروجردی نشر میلکان منتشر شده است. برای مطالعه معرفی کتاب و دانلود فایل pdf به ادامه صفحه مراجعه کنید.

محصولات مرتبط

«در سیزدهم سپتامبر، دقیقاً از نیمه‌شب تا طلوع آفتاب، جعبه‌ی مشاوره‌ی خواربارفروشیِ نامیا فقط برای یک شب باز می‌شود.»

شبی سه جوان خلاف‌کار، بعد از آخرین دزدی‌شان، در خواربارفروشی متروکه‌ای مخفی می‌شوند. در کمال تعجب، نامه‌ی مرموزی از دریچه‌ی پستِ روی کرکره به داخل مغازه می‌افتد، درحالی‌که هیچ‌کس بیرون مغازه نیست. نویسنده‌ی نامه درخواست عجیبی دارد؛ او دغدغه‌ای دارد و از آن‌ها توصیه می‌خواهد. این درخواست به‌ظاهر ساده در این مغازه‌ی غیرمعمولی باعث می‌شود این سه پسر ماجراجویی اسرارآمیزی را آغاز کنند. نامه‌‌های آن‌ها فراتر از زمان و مکان می‌روند، به دست آدم‌های مختلف می‌رسند، پرده از راز نامیا برمی‌دارند و مسبب معجزه‌های بسیاری در زندگی افرادی می‌شوند که به‌ظاهر به هم نامرتبط‌اند اما سرنوشتشان به یکدیگر گره خورده است.

همه‌ی ما دغدغه‌هایی در زندگی‌مان داریم؛ مشکلات خانوادگی، ناامیدی و سرخوردگی، ترس از آینده‌ی مبهم و… دغدغه‌های ریزودرشتی که روزها و هفته‌ها و حتی ماه‌ها ذهن ما را درگیر خودشان می‌کنند و گاهی هیچ‌کسی نیست که با او حرف بزنیم و از او توصیه بخواهیم. شخصیت‌های کتاب معجزه‌های خواربارفروشی نامیا هم مثل ما هستند؛ آدم‌های مستاصل با درگیری‌های درونی و مشکلات مختلف که اغلب بر سر دوراهی‌اند و نمی‌دانند کدام مسیر را باید انتخاب کنند؛ اما آن‌ها یک تفاوت اساسی با ما دارند؛ خواربارفروشی نامیا حاضر است به دغدغه‌هایشان پاسخ بدهد. کافی‌ست بدون این‌که کسی آن‌ها را ببیند، نامه‌ای به داخل این مغازه‌ی مرموز بیندازند و منتظر جواب بمانند. البته این را نمی‌دانند که جوابی که دریافت می‌کنند مربوط به زمان حال نیست و توسط سه پسر خلافکار نوشته شده است!

از متن کتاب معجزه های خواربار فروشی نامیا:

" محال بود پستچی برای این خانه ی متروکه نامه بیاورد، آن هم این وقت شب. پس حتما کسی از بودن آن ها در این جا خبر داشت و می خواست چیزی بهشان بگوید. آتسویا نفس عمیقی کشید و دریچه ی در را بازز کرد تا نگاهی به بیرون بیندازد. خودش را آماده کرد با تعداد زیادی ماشین پلیس روبه رو شود، اما در کمال تعجب، بیرون کاملا تاریک و خلوت بود. با خیال راحت تر پاکت نامه را برداشت. روی پاگت سفید بود، اما پشتش با خطی فانتزی امضا شده بود: خرگوش ماه."

سال چاپ:
1403
تعداد صفحه:
312
قطع:
رقعی
نوع جلد:
شومیز
نوع چاپ:
سیاه سفید
نوع کاغذ:
بالکی
نویسنده:
کیگو هیگاشینو
مترجم:
نفیسه خسروجردی، سبحان خسروجردی
ناشر:
میلکان

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...