کتاب دشواری زندگی چگونه فلسفه کمک می کند راهمان را بیابیم اثر کی رن ستیا ترجمه سارا پورحسنی نشر میلکان منتشر شده است. برای مطالعه معرفی کتاب و دانلود فایل pdf به ادامه صفحه مراجعه کنید.
محصولات مرتبط
کتاب دشواری زندگی چگونه فلسفه کمک می کند راهمان را بیابیم اثر کی رن ستیا ترجمه سارا پورحسنی نشر میلکان منتشر شده است.
معرفی کتاب دشواری زندگی:
کتاب حول محور این سوال می چرخد که آیا زندگی بی معنی است و آیا فلسفه می تواند در کم کردن پوچی و بی معنایی زندگی به انسان ها کمک کند؟ نویسنده باور دارد فلسفه قابلیت کم کردن رنج هایمان را دارد و در این کتاب سعی دارد این موضوع را برای ما باز کند.
فیلسوفان عقیده دارند که فلسفه درمان روح است و وظیفه ی اصلی آن این است که رنج زندگی را کاهش دهد. اما آیا فلسفه در این دنیای پیچیده و طاقت فرسای امروزی نیز می تواند کمک انسان باشد؟
کرن ستیا در کتاب دشواری زندگی در هر فصل یکی از منابع اصلی رنج انسان مانند ضعف، تنهایی،اندوه و ... را به صورت شفاف و روشن تعریف می کند و دو جنبه ی نابودگر و کمک کننده این رنج را مورد بررسی قرار می دهد.
در این کتاب درباره ی فلسفه اخلاق می خوانید موضوع فلسفه اخلاق موضوعی وسیع است و به مسائلی می پردازد که در زندگی بسیار مهم اند.فیلسوفان در این راه راهنمایی مان م یکنند و استدلال و برهان می آورند.آن ها نظریاتی را تنظیم و تدوین می کنند که می توان بنیان زندگی قرارشان داد.
سر فصل های کتاب دشواری زندگی نیز به شرح زیر است:
- ضعف
- تنهایی
- سوگ
- شکست
- بی عدالتی
- پوچی
- امید
از متن پشت جلد کتاب دشواری زندگی:
دشواری زندگی نقشهای است که به کمک آن میتوانید ناهمواریها را پشتسر بگذارید؛ راهنمایی است دربارهی سختیها، از آسیبهای شخصی گرفته تا بی عدالتی و پوچی جهان. فصلهای این کتاب مباحث و استدلالهایی را برای خواننده مطرح و گاهی از فیلسوفان گذشته انتقاد میکند. تفکرات نویسنده به همان اندازه که بر توجه به مصیبتها تأکید دارد، همانقدر در رابطه با آن به بحث و استدلال میپردازد. دشواری زندگی نحوهی عملیکردن نظریهای انتزاعی یا آموزهی فیلسوفان مُرده برای رویارویی با دشواریهای زندگی نیست. در این کتاب نه خبری از فکری جادویی در میان است و نه راهحلی فوری. این کتاب اثری صبورانه برای تسلی و دلداریست
از متن کتاب دشواری زندگی:
" وقتی کسی گرفتار درد شود، دیگر گذشته را به یاد نمی آورد و به بهبود امیدی ندارد. همین احساس حبس شدن است که من حاضرم آن را به یک جراحی بی رحمانه عوض کنم. درد مزمن از چندین و چند صدمه ی متوالی که هر کدام متمایز و دارای ماهیتی جداگانه است بدتر است. چیزی که در مزمن را بدتر می کند، انتظار کشیدن برای درد است و اینکه نمی دانید زندگی بدون درد چگونه است. اینجاست که قیاس بین درد مزمن برای یک نفر و درد جزئی برای بسیاری از افراد معنایش را از دست می دهد. چنین قیاسی آسیب های حاصل از انتظار و حافظه را در نظر نمی گیرد."
کی رن ستیا استاد فلسفه ی موسسه فناوری ماساچوست است. او علاوه بر نویسندگی یک پادکست با عنوان پنج پرسش را نیز اداره می کند.
دیدگاه خود را بنویسید